فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

فرو کردن به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی

foroo kardan

to thrust, to drive(as a nail), to stick

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

insert, stab

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت فرو کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فرو کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فرو کردن

لغات نزدیک فرو کردن

پیشنهاد بهبود معانی