با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

فرو کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

foroo kardan
to thrust, to drive(as a nail), to stick

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
insert, stab
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت فرو کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فرو کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/فرو کردن

لغات نزدیک فرو کردن

پیشنهاد بهبود معانی